یادداشتی از علیرضا صادقیان، مدیرعامل و موسس هولدینگ iiVentures؛

مرز باریک انحصار

تاریخ انتشار: ۲۰ مرداد ۱۳۹۸

همین اول صحبت بهتر است تکلیف یک موضوع را روشن کنیم. هر کسی که حتی برای یک روز تجارت کرده باشد می‌داند رقابت جوهره هر کسب و کار موفقی است. رقابت بر سر محصول، خدمات و قیمت بهتر که اجازه می‌دهد هم شما کسب و کار بهتر، سریع‌تر، ‌منصف‌تر و کارآمدتری باشید و هم مشتری شما حق انتخاب بهتر و بیشتری داشته باشد. مهم‌ نیست رقابت چقدر سخت و سنگین باشد باز به لطف آن است که شرکت­هایی مانند مایکروسافت، گوگل، فیس‌بوک، اپل، آمازون و اوبر و ده‌ها کسب و کار دیگر در یک فضا رشد می‌کنند و بازاری جهانی پیدا می­کنند. رقابت در معنای واقعی خود فقط شما را آب‌دیده‌تر می‌کند که بهتر و قوی‌تر باشید یا اگر نیستید حذف شوید و جای خود را به بازیگری بهتر و برتر بدهید اما کاری که این روزها گروه اسنپ و در راس آن اسنپ‌فود می‌کند دیگر رقابت نیست.

تاریخچه گروه ما از نت‌برگ گرفته تا همین چیلیوری و تیکت نشان می‌دهد که ما قائل به رقابت در بالاترین سطح آن هستیم. از جنگیدن ابایی نداریم و اگر هم رقیب خوب باشد دست می‌دهیم. متحد می‌شویم یا بازی را به بازیکن‌هایی که بهتر باشند می‌سپاریم. سرشت رقابت این است که شما گاهی می‌برید و بسیار هم می‌بازید. همین روزها هم که اخبار خرید و معاوضه و تجمیع شدن کسب و کارها را بخوانید می‌بیند که گروه ما همواره پای ثابت اخبار آن بود پس تا وقتی رقابت، واقعا برای بهتر شدن در هر کاری از جمله قیمت، خدمات و محصول باشد آن را ما نه حمله که یک لطف به خود و کسب و کارمان می‌دانیم ولی رویکرد در گروه اینترنتی ایران و برند اسنپ گویا دیگر این نیست.

همه شما اخباری که در مورد ممنوعیت نصب اپلیکیشن رقیب روی موبایل رانندگان اسنپ است را شنیده‌اید یا توییت‌هایی در مورد شکار فله‌ای نیروهای کار رقیب از سمت این گروه را در فضای مجازی دیده‌اید. شاید جالب باشد بدانید این رفتارها فقط مربوط به یک بخش از کسب و کار گروه اسنپ نیست. آنچه در چهره دیگر این گروه یعنی اسنپ‌فود اتفاق می‌افتد نیز تخریب و نابودی سایر بازیگران بازار سفارش آنلاین غذا به شکل هدفمند، تعمدی و ادامه‌دار است.


تردیدی نیست که اسنپ می‌تواند و باید از مزیت‌های خود به عنوان یک کسب و کار موفق و قابل احترام آنلاین در زمینه‌هایی مانند برند، سوپر اپ و هدایت کاربران به بخش‌های ضعیف‌تر کسب و کارش استفاده کند ولی قطع کردن شریان حیاتی کسب و کارهای دیگر حوزه سفارش غذا با هر دید قانونی، تجاری، شرعی و عرفی کاری به خطاست. کاری که امروزه در اسنپ‌فود انجام می­شود در یک کلام استفاده از ابزار ترافیک بالاتر، پول بیشتر و برند قویتر به منظور الزام رستوران‌ها برای انتخاب بین یکی و فقط یکی از این گزینه هاست: کار با اسنپ‌فود یا هر کدام از بازیگران دیگر. انحصاری که ترجمه آن به زبان ساده نه تنها از میان رفتن سایر کسب و کارهایی است که به منبع به ظاهر بی‌پایان پول یک اپراتور همراه وصل نیستند، بلکه رستوران‌ها را هم به صورت مقطعی تطمیع و سپس به شدت آسیب‌پذیر می‌کند. یک رستوران برای آنکه چند روز در فهرست برترین‌های اسنپ‌فود دیده شود دست از هر همکاری دیگری می‌شوید و بعد وقتی ماه ‌عسل آن رستوران با بازاریاب‌های پیگیر اسنپ‌فود تمام شد، دیگر نه تنها خبری از آن ترافیک روز اول و در باغ سبز نیست و به احتمال قریب به یقین کمیسیون اسنپ‌فود برای آنها افزایش خواهد یافت، بلکه گزینه دیگری در بازار نمانده است که بتوان به آن رجوع کرد. چرا که در یک کلام به شیوه انحصار، اسنپی‌ها کمر به قتل دیگر کسب و کارهایی بسته‌اند که در این فضا فعالیت می‌کنند.

رویکرد انحصارطلبانه در حوزه تجارت الکترونیک و استارت‌آپ‌ها به چند دلیل کلیدی اشتباه است:

انحصار در گام اول، باعث از بین رفتن محیط رقابتی می‌شود که بیش از همه به ضرر کاربر ( خریدار و رستوران) است. چرا که رقابت کسب و کارها بر سر جذب مشتری، در نهایت باعث افزایش کیفیت محصول/خدمت و بهینه شدن قیمت برای مشتری می‌شود.

وقتی انحصار ایجاد می‌شود، هرچقدر هم که کیفیت کم و قیمت زیاد باشد، اتفاقی نمی‌افتد. انحصارگر برای افزایش سود خود، می‌تواند هرکاری انجام بدهد و مشتری ناچار به پذیرش است. در مثال ما، اگر کاربر از قیمت ارائه شده و یا تجربه کاربری یک سایت سفارش غذا ناراضی باشد، می‌تواند به سراغ سایر پلتفرم‌ها برود. یا اینکه در صورتیکه رستوران از سرویس اسنپ‌فود ناراضی بوده و یا اسنپ‌فودهزینه زیادی را بابت ارائه خدمات طلب کند، می تواند به سراغ دیگران برود. رقابت بین پلتفرم‌ها برای جذب کاربر باعث می‌شود که برای ارائه خدمات بهتر و قیمت مناسب‌تر تلاش کنند. اما اگر انحصار ایجاد شود دیگر چنین تلاشی وجود نخواهد داشت. بلکه همه تلاش با هدف افزایش سود از بازاری است که چاره‌ای به جز استفاده از خدمات انحصارگر ندارد.

دو اینکه این رویکرد نه تنها شانس بقا برای سایر بازیگران فعلی را از بین می‌برد بلکه سایر ایده‌های نوآورانه در خدمات و کیفیت را هم زنده به گور می‌کند چون یک بازیگر با چند حامی خارجی و داخلی سنگین‌ وزن، فرصت هر جوانه‌زدنی بیرون از اکوسیستم هزاردستان خودش را پیشاپیش از میان می‌برد.

سه اینکه هر شرکت یا کسب و کاری از تیمی تشکیل شده که شاید به دلایل شخصی یا حرفه‌ای نخواهند با مجموعه‌ای با ویژگی‌ها و سوابق اسنپ کار کنند. وقتی شما در هر قسمتی از بازار که وارد می‌شوید به ضرب و زور انحصار می‌کوشید بازیگرانش را حذف کنید در حقیقت حق انتخاب را هم از آن برنامه‌نویس، طراح، مدیر و ایده‌پردازی که می‌خواهد به فناوری کشورش خدمت کند می‌گیرید. بحث استخدام­های گسترده اسنپ با شیوه­های درست و نادرست در روزهای اخیر در شبکه های اجتماعی داغ بوده است. پای ثابت این بحث­ها، پیشنهادات حقوق بالاتر و بعضا اغواگرایانه برای ترک شرکت­های دیگر و کار در گروه اسنپ بوده است. قطعا در صورتیکه رقابت در بحث نیروی انسانی نیز از بین برود، افراد متخصص موجود در بازار کار نیز مانند مشتریان و رستورانها مغبون شده و دیگر از پیشنهادات جذاب مالی خبری نخواهد بود.

· چهارمین و به اعتقاد خود من مهم‌ترین اشتباه این است که هر بازاری خودش یک سری قوانین و جریانات نانوشته دارد که در نهایت تعیین می‌کند آیا نیاز به چند بازیگر و رقیب در آن هست یا نه. وقتی شما با چماق انحصار، تطمیع عرضه‌کنندگان و فریب کاربران بکوشید دیگران را از آن بازار خارج کنید از خودتان فرصت رقابت، بهتر شدن و انسانی‌تر شدن را می‌گیرید. انحصار همان‌قدر که برای دیگران مضر است برای خود ما هم هست. آن را با رقابت اشتباه نگیریم.

علیرضا صادقیان

مدیرعامل و موسس هولدینگ iiVentures

منبع: ویرگول

درباره این مطلب دیدگاهی بنویسید...

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *