وبنا – مصطفی لامعی – کارگروه تعیین مصادیق فیلترینگ در دادستانی کل کشور تشکیل شده است. رضا جعفری سرپرست دادسرای ویژه رسیدگی به جرائم رایانهیی است. طبق قانون جرایم اینترنتی این کمیته مسئول تصمیم گیری در مورد فیلتر شدن سایتها است و تصمیم گیری با اکثریت نسبی حاضران معتبر خواهد بود. از وظایف دیگر این کمیته رسیدگی به شکایات راجع به مصادیق پالایش (فیلتر) شده است. در مورد فیلترینگ بحثهای زیادی در اینترنت صورت گرفته است. بنده اطلاع ندارم تا به حال تصمیم گیری در مورد فیلترینگ توسط چه کسی یا کمیته ای صورت می گرفته ولی می دانم کسی نسبت به فیلتر شدن سایت پاسخگو نبوده است. اما فیلتر کردن ۲ جنبه اساسی دارد یکی مربوط به فیلتر کردن یک سایت یا وبلاگ است که محتویی غیر قانونی منتشر کرده (البته بنده نمی دانم آیا برای تشخیص محتویی که باید فیلتر شود قانونی وجود دارد یا خیر) و دیگری مربوط به فیلتر شدن یک ابزار است. منظور من از ابزار، سایتهایی است که به شما امکان انتشار محتوی می دهد مانند بلاگفا، توییتر، فیس بوک، یوتیوب، کلوب، وردپرس و هزاران سرویس دیگر. در جریانات اخیر همه این سایتها حتی ایرانیها هم قربانی فیلترینگ شدند، این در حالی است که بلاگفا یا هر سرویس دهنده دیگر این امکان را ندارد که هر محتویی را که از طریق سرویس آنها منتشر می شود را بازرسی کند و ببیند که آیا آنها با قوانینی که نمی دانیم موجود است یا نه مطابق هستند یا خیر.
در همه دنیا مرسوم است که سر ویس دهنده ها معمولا مکانیزمی را ایجاد می کنند تا کاربران در صورت برخورد با محتوی نامناسب آنرا به مسئولین سرویس دهنده خبر دهند و از این به بعد مسئولین سرویس دهنده هستند که محتوی را بررسی کرده و در صورت نیاز اقدام به حذف آن می کنند. هر سرویس دهنده هم بر اساس قوانین مشخصی مصادیق محتوی نامناسب را از قبل به همه کاربران اطلاع داده است.
این در حالی است که در جریانات اخیر شاهده فیلتر شدن بی قانون بسیاری از سرویس دهنده ها بودیم و مسئولین هم برای توجیه این فیلترینگ هویت مالکان اصلی این سایتها را زیر سوال بردند و بنده خودم شاهد بودم در نمایشگاه رسانه های دیجیتال پوسترهایی تهیه شده بود که شامل بخشهای خاصی از زندگینامه مارک زاکربرگ مالک فیس بوک بود. در این پوسترها به بخشهای خاصی از زندگینامه اشاره شده بود با این هدف که در نهایت خواننده به این نتیجه برسد که مارک از قبل فیس بوک را برای ضربه زدن به نظام ایجاد کرده است. در مورد توییتر و بقیه رسانه های دیجیتال هم چنین مطلبی ذکر شده بود. اما همین مارک زاکربرگ علی رغم فشارهای یهودیان (مخصوصا آرینگتون مالک تک کرانچ)حاضر نشد گروه های ضد هالوکاست را از فیس بوک حذف کند و این در حالی است که خودش یهودی است.
متهم کردن سرویس دهنده هایی با این حجم کاربر از بلاگفای ایرانی گرفته تا فیس بوک آمریکایی به این شکل اصلا منطقی نیست. سرویس دهنده های ایرانی تکلیفشان مشخص است و از آنجا که خودشان هم مراقب انتشار نیافتن محتوی مشکل دار هستند کمیته باید در مورد منتشر شدن محتوی مشکل دار به آنها اخطار بدهد و آنها هم قطعا اقدام به حذف آن محتوی خواهند کرد. بدین ترتیب لازم نیست کل سرویس تا حذف محتوی مورد نظر فیلتر شود. در مورد سایتهای خارجی نمی توان این کار را کرد اما به نظر من می توان از آنها استفاده کرد. به شدت معتقدم اگر کسی فکر می کند محتوی منتشر شده در توییتر یا فیس بوک خلاف واقع است می تواند در این رسانه ها فعالیت کرده و نظر خود را منتشر کند تا همه دنیا به قضاوت بنشینند. فیلتر کردن سرویس دهنده های بین المللی راه درستی برای مقابله نیست.
نظر شما چیست؟ آیا سایت یا وبلاگ شما هم اشتباهی فیلتر شده است؟