آیا ارزش ۳۰۰ میلیون دلاری کافه بازار حقیقت دارد؟

تاریخ انتشار: ۲۷ آذر ۱۳۹۴
فرزام حجازی مدیر عامل بیپ تونز در خلال نخستین گردهمایی بزرگان کسب و کارهای اینترنتی ایران به ارزش ۳۰۰ میلیون دلاری کافه بازار اشاره کرد. این همایش که امروز در مرکز همایش های کتابخانه ملی برگزار شد، در حالی به پایان رسید که حاشیه های تعجب بر انگیزی به همراه داشت و می توان یکی از اصلی ترینشان را سخنان مدیر عامل بیپ تونز دانست.

فرزام حجازی مدیر عامل بیپ تونز در خلال نخستین گردهمایی بزرگان کسب و کارهای اینترنتی ایران به ارزش ۳۰۰ میلیون دلاری کافه بازار اشاره کرد.

این همایش که امروز در مرکز همایش های کتابخانه ملی برگزار شد، در حالی به پایان رسید که حاشیه های تعجب بر انگیزی به همراه داشت و می توان یکی از اصلی ترینشان را سخنان مدیر عامل بیپ تونز دانست.

بهتر است پیش از بررسی این سخنان حاشیه بر انگیز، مقدمه ای ذکر کنیم.


بیش از یک سال از زمانی که وب سایت معروف و معتبر Economist گزارشی مبنی بر معرفی بهترین و با ارزش ترین شرکت های اینترنتی ۵۰ کشور مختلف دنیا منتشر کرد می گذرد. ارزشگذاریِ تخمینی اکونومیست، بر اساس داده های فعالان اکوسیستم استارتاپی کشورهای مختلف دنیا جمع آوری شد و این وظیفه سنگین در کشورمان به عهده محسن ملایری، موسس و مدیر عامل آواتک بود.

وب سایت اکونومیست که با همکاری World Startup Report این گزارش را منتشر کرد، آمار مربوط به ایران خود را چندین بار دستخوش تغییر قرار داد و در نهایت مشخص شد که دیجی کالا با ارزش ۱۵۰ میلیون دلار، پرچمدار شرکت های اینترنتی ایران به شمار می آید و گروه آپارات با ارزش ۳۰ میلیون دلار و کافه بازار با ارزش ۲۰ میلیون دلار در تعقیب این غول خرده فروشی آنلاین بودند.

وب سایت اکونومیست که با همکاری World Startup Report این گزارش را منتشر کرد، آمار مربوط به ایران خود را چندین بار دستخوش تغییر قرار داد و در نهایت مشخص شد که دیجی کالا با ارزش ۱۵۰ میلیون دلار، پرچمدار شرکت های اینترنتی ایران به شمار می آید و گروه آپارات با ارزش ۳۰ میلیون دلار و کافه بازار با ارزش ۲۰ میلیون دلار در تعقیب این غول خرده فروشی آنلاین بودند.

این گزارش با تمام ارزش و اعتباری که داشت، در زمان انتشار خود در فضای کارآفرینی و استارتاپی ایران غوغای کم نظیری به پا کرد و بسیاری بر این باور بودند که این داده ها نمی تواند صحت داشته باشد. بهتر است دیدگاه این افراد را در سه دسته بگنجانیم؛ دسته اول بر این باور بودند که این اعداد، بسیار بالاتر از ارزش واقعی این شرکت ها هستند، دسته دوم درست عکس آن فکر می کردند و این اعداد را کمتر از ارزش واقعی این شرکت ها می دانستند و در نهایت دسته آخر باور داشتند شرکت های اینترنتی دیگری وجود دارند که ارزشی بالاتر از این ها دارند.

حال با دانستن این مقدمه به سخنان مدیر عامل بیپ تونز بر می گردیم. در پنل سوم نخستین گردهمایی کسب و کار های اینترنتی ایران، آرش برهمند، گرداننده این پنل، از فرزام حجازی، مدیر عامل بیپ تونز پرسید: “آیا کسب و کاری مثل بیپ تونز در فرهنگ ایرانی که هیچ قانونی برای کپی رایت وجود ندارد و مردم نیز اعتقادی به آن ندارند، سود آور است؟ در واقع آیا فروش یک محصول فرهنگی با چنین فرهنگی سود دهی دارد؟” فرزام حجازی در پاسخ به این سوالات، به رشد ۱۵۰ درصدی بیپ تونز از آغاز تا به امروز و همچنین به عنوان نمونه، به ارزش ۳۰۰ میلیون دلاری کافه بازار اشاره کرد. درست شنیدید، فرزام حجازی ارزش کافه بازار را ۳۰۰ میلیون دلار می داند!

داده های وب سایت اکونومیست توسط “یک نفر” از فضای استارتاپی ایران ارائه شده بود و این رقم نیز توسط “یک نفر” از همین فضا بیان شده است، بنابراین اگر به هر دوی این داده ها اعتماد کنیم، می توان گفت این شرکت نسبت به سال گذشته با رشدی حدوداً ۱۵۰۰ درصدی مواجه بوده است!

با این اوصاف به نظر می رسد ارزش کسب و کارهای اینترنتی ایران نسبت به سال گذشته با رشدی بسیار چشم گیر مواجه بوده اند. با کنار هم قرار دادن ارزش دیجی کالا که در گزارش سال گذشته ی اکونومیست حدوداً ۷.۵ برابرِ کافه بازار تخمین زده شده بود و تحلیلِ جمله ی اخیرِ مدیر عامل بیپ تونز، به نظر می رسد که به زودی می توان نویدِ اولین کسب و کار “میلیارد دلاری” کشورمان را داد.

حال سوالی که اینجا مطرح می شود این است که آیا می توان به این آمار و ارقام اعتماد کرد و آیا ارزش ۳۰۰ میلیون دلاری کافه بازار صحت خواهد داشت؟

.

منبع: تکرا

یک دیدگاه برای این مطلب ارسال شده است

  1. ابتدا باید در مورد ارایه آمار در مورد خود بیپ تیونز اظهار شک کرد چرا که ارایه آمار رشد ۱۵۰ درصدی که به صورت کلی می باشد الزاما به معنای موفقیت و یا سودده بودن یک مجموعه استارتاپی نمی باشد.
    در مورد ارزش کسب و کارهای ایرانی به نظر میرسد که آمارهای مختلفی که ارایه می شوند بیشتر از هر چیز نشان دهنده فقط اطلاعاتی و داده های در دسترس می باشد که نتیجه آن تخمین ها و برداشت های نسبی از ارزش آنها را سبب می شود. به نظر میرسه در دوره ای که کسب و کارهای نوپا مفهوم تازه ای را در محیط اقتصادی ایجاد کرده اند ضروری است که شاخص های عملکردی مشخص و معینی برای آنها تعیین شده تا بتوان دید درست تری نسبت به ارزش آنها داشت.
    در حال حاضر این اظهار نظرها بیشتر از اینکه فنی و بر مبنای داده ها باشند حالت مسابقه پیدا کرده اند که افراد سعی می کنند گوی سبقت را از هم بربایند.

    پاینده باشید

درباره این مطلب دیدگاهی بنویسید...

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *