فعالان کراودفاندینگ کشور درباره دستورالعمل فرابورس چه می‌گویند؟

تاریخ انتشار: ۲۲ دی ۱۳۹۷

کراودفاندینگ از حوزه‌هایی است که رشد چندان خوب و چشم‌گیری در کشور نداشته است و برای بهتر شدن وضعیت دستورالعملی از سمت فرابورس به تصویب رسیده و حالا باید دید که این دستورالعمل چه تاثیری بر این کسب‌وکارها خواهد داشت.

فعالان بسترهای کراودفاندینگ در ایران دل پری از مقررات دست‌وپاگیر و مشخص‌نبودن رگولاتور دارند. از طرف دیگر با وجودی که در دنیا این بسترها در چهار بخش خیریه، پاداش، وام و مشارکت فعالیت می‌کنند، در ایران به‌جز خیریه سایر بخش‌ها هنوز به بلوغ لازم نرسیده‌اند. ۱۲ فعال کراودفاندینگ ایران چه چالش‌هایی دارند و چه موانعی مانع رشد این کسب‌وکارها شده است؟ چه کار باید کنیم تا تامین مالی جمعی بتواند در کشورمان نقشی موثرتر داشته باشد؟ آیا دستورالعمل جدید فرابورس برای ساماندهی بخش مشارکت در کراودفاندینگ‌ها می‌تواند موثر باشد؟

در حضور حسین نظام‌دوست، مدیر اداره نهادهای نوین مالی فرابورس؛ جعفر محمدی، هم‌بنیان‌گذار مهربانه و علی عمیدی، مدیرعامل کارن‌کراد در دفتر راه پرداخت این پرسش‌ها را مطرح کردیم که در ادامه می‌توانید متن کامل گزارش این میزگرد را مطالعه کنید.


ماجرای شکل‌گیری و تصویب دستورالعمل در فرابورس
گفت‌وگویمان را با این سوال شروع می‌کنیم که حالا که شرکت فرابورس متولی رگولاتوری حوزه کراودفاندینگ شده است، این موضوع چقدر با وظایف این نهاد تناسب دارد. حسین نظام‌دوست که نماینده فرابورس در این جمع است از ابتدای داستان شروع می‌کند و اینکه نیاز به تامین مالی جمعی برای برخی کسب‌وکارها وجود داشت.

نظام‌دوست می‌گوید: «در همین راستا، پلتفرم‌هایی بودند که به‌عنوان کراودفاندینگ فعالیت می‌کردند. بنابراین نیاز به یکپارچه‌سازی این کسب‌وکارها احساس شد و اینکه مردم هم بهتر و کامل‌تر با این فرهنگ آشنا شوند و در عین حال اعتمادی هم در جامعه ایجاد شود که در واقع پایه اصلی فعالیت کراودفاندینگ هم بر اساس همین اعتماد است.این شد که حرکت به سمت ایجاد چارچوب در این حوزه استارت زده شد و در نهایت این مباحث به سمت بازار سرمایه رفت. اولین گامی که برای برقراری چارچوب‌ها در این حوزه برداشته شد، این بود که جلساتی با حضور خود پلتفرم‌های فعال در حوزه کراودفاندینگ و نمایندگانی از وزارت امور اقتصادی و دارایی، وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی، وزارت کشور، معاونت علمی و فناوری ریاست‌جمهوری، نیروی انتظامی، بانک مرکزی، سازمان بهزیستی و نهادهای مالی بازار سرمایه برگزار شد.»

مدیر اداره نهادهای نوین مالی فرابورس در ادامه صحبت‌هایش می‌گوید: «در این جلسات یک چارچوب کلی مورد توافق قرار گرفت تا به سازمان بورس و اوراق بهادار ارجاع شود. در مرحله بعدی پس از طی مراحل کمیته تدوین مقررات سازمان بورس و اوراق بهادار، موضوع در هیات‌مدیره سازمان بورس و اوراق بهادار مطرح شده و پس از اظهارنظر اعضا، دستورالعمل تامین مالی جمعی در شورای عالی بورس و اوراق بهادار به ریاست وزیر امور اقتصادی و دارایی و متشکل از نمایندگانی از نهادهای مختلف از جمله رئیس سازمان بورس و اوراق بهادار، وزیر بازرگانی، رئیس کل بانک مرکزی، رئیس اتاق بازرگانی و صنایع و معادن ایران و رئیس اتاق تعاون، مصوب شد و در حال حاضر در حال پیاده‌سازی بستر ارائه مجوزها هستیم.»

جعفر محمدی در تکمیل صحبت‌های نظام‌دوست، از لزوم ایجاد یک پنجره واحد در حوزه کراودفاندینگ می‌گوید تا بوروکراسی به‌نوعی کمتر شود و فقط یک سازمان متولی در این حوزه وجود داشته باشد.

او در توضیح اینکه چرا مسئولیت رگولاتوری این حوزه و کسب‌وکارهایی که در این حوزه فعالیت می‌کنند، بر دوش بورس و فرابورس افتاده است، با اشاره به چهار مدلی که در کراودفاندینگ رایج است، می‌گوید: «در کراودفاندینگ چهار مدل اهدا، پاداش، مشارکت و وام وجود دارد. مدل مشارکت که وضعیت مشخصی دارد و اصولا چون ما با یک ابزار بازار مالی سروکار داریم، جایگاه آن در بورس است. در بخش وام می‌شود به دو شکل با آن برخورد کرد و آن را به‌عنوان ابزار بازار پولی یا ابزار بازار مالی ببینیم. یعنی به‌صورت وامی که بانک‌ها می‌دهند یا به‌صورت انتشار اوراق قرضه و بازخرید آنها. در نتیجه می‌توان جایگاه این بخش را هم در بورس دید.

در بخش پاداش هم، در بسیاری مواقع هدف تامین مالی برای ارائه یک محصول است که در این حالت هم یا محصول وجود دارد یا ندارد که در بیشتر مواقع محصولی در ابتدای کار وجود ندارد. چون وجود ندارد، یعنی ریسکی وجود دارد که آیا جنس مورد نظر به مرحله ظهور می‌رسد یا نه. پس چون ریسک وجود دارد و نوعی از سرمایه‌گذاری به حساب می‌آید، بنابراین این بخش هم می‌تواند زیرمجموعه بورس قرار بگیرد. تنها مدل خیریه می‌ماند که اگر نخواهیم خیلی درگیر بوروکراسی‌ شویم، می‌توان تنظیم‌گری آن را در همکاری با سایر نهادهای مرتبط به فرابورس سپرد. در مجموع یعنی سه تا از مدل‌های کراودفاندینگ مستقیما با نهاد رگولاتور مالی کشور ارتباط پیدا می‌کنند، پس منطقی است که بورس متولی بحث‌های تنظیم‌گری و نظارت این حوزه باشد.»

بدسلیقگی شورای عالی بورس
اما محمدی به بدسلیقگی شورای عالی بورس انتقاد دارد که در کمال تعجب تنها مدل مشارکت را در این دستورالعمل نگه داشته و سایر مدل‌های کراودفاندینگ را به‌دلیل همخوان نبودن با وظایف رگولاتوری مالی کشور کنار گذاشته است. در نتیجه دستورالعملی که اکنون از آن صحبت می‌شود، فقط شامل حال پلتفرم‌هایی است که در حوزه مشارکت کراودفاندینگ مشغول به کار هستند.

محمدی در ادامه صحبت‌هایش توضیح می‌دهد: «در نتیجه این حرف که اخیرا گفته شده که کراودفاندینگ‌هایی که مجوز ندارند باید بروند و از فرابورس مجوز بگیرند، کاملا حرف اشتباهی است. وقتی فرابورس مجوز مدل‌های دیگر را نمی‌دهد، شما نمی‌توانید بگویید که باید بروید و مجوز بگیرید. در نتیجه شما نمی‌توانید یک فرصت چندماهه برای دریافت مجوزی که اصلا وجود خارجی ندارد، تعیین کنید. پس هر صحبتی که از مجوز و فرصت می‌شود، تماما مرتبط با مدل مشارکت است و ما همچنان در کشور برای سایر مدل‌ها بلاتکلیف هستیم.»

در واقع شاید بیشترین انتقاد محمدی از این بابت بود که بورس به‌خوبی می‌توانست از این موضوع استفاده کند و با توجه به اینکه وضعیت وام‌ها در کشور چندان مناسب نیست، بازار بزرگ وام‌های نفر به نفر را شکل داده و در اختیار بگیرد. به گفته محمدی در پیش‌نویسی که در کارگروه تصویب شد، همه مدل‌ها در نظر گرفته شده بود و وقتی وارد فرابورس شد، حتی از جنبه‌های حقوقی و پولشویی و… هم مورد تایید قرار گرفت، اما زمانی که وارد شورای عالی بورس شد، آنها گفتند که به‌جز مدل مشارکت، مدل‌های دیگر ارتباطی به آنها ندارد.

در واقع دستورالعملی که به تصویب رسیده، مدلی از کراودفاندینگ را در نظر گرفته که در ایران کمترین توجه به آن شده و کمترین پلتفرم‌ها هم در آن حوزه ایجاد شده‌اند. البته محمدی دلیل این کم‌توجهی را پیچیدگی بسیار زیاد این مدل می‌داند؛ چراکه در مدل مشارکت شما روی یک شخصیت حقوقی دیگر سرمایه‌گذاری انجام می‌دهید و باید یکسری ابزارهای قانونی برای ثبت رسمی مشارکت، نحوه حضور در تصمیم‌گیری‌ها، شیوه نقدشوندگی سهام در اختیار و نظارت بر آن وجود داشته باشد. به همین دلیل هم است که مدل وام و مدل مشارکت، حساسیت‌های زیادی دارند.

محمدی در ادامه می‌گوید: «راجع به مدل وام باید بگویم که به خاطر لختی و عدم چالاکی بانک مرکزی تقریبا همه فعلا از آن دست کشیده‌اند و در مدل سهام هم همه منتظرند که با شروع اجرای این دستورالعمل، سیاست‌های اجرایی فرابورس را در عمل ببینند و ان‌شاءالله شاهد پاگرفتن و رشد این مدل در کشور باشند.»

سمت و سوی سوالات‌مان را به سمت کارن‌کراد می‌بریم و در ادامه علی عمیدی را مخاطب قرار می‌دهیم؛ چون مسیر و چشم‌اندازی که کارن‌کراد در حوزه کراودفاندینگ دنبال می‌کند، رنگ‌وبوی مدل مشارکت دارد و با توجه به دستورالعملی که در این حوزه به تصویب رسیده، می‌توان کسب‌وکارش را جزء پیشروترین‌ها در حوزه کراودفاندینگ دانست. به همین دلیل از او می‌خواهیم تا کمی درباره وضعیت کارن‌کراد برایمان بگوید.

عمیدی در همان جملات ابتدایی تصریح می‌کند کاری که در حال حاضر کارن‌کراد انجام می‌دهد به هیچ‌وجه تامین مالی جمعی نیست؛ زیرا هنوز مجوزها و بستری که برای فعالیت به‌عنوان سامانه تامین مالی جمعی بر مدل مشارکت ضروری است به وجود نیامده است، اما کارن‌کراد به‌عنوان سامانه مجازی کارآفرینی در تلاش است با ایجاد بستری آنلاین با برنامه‌های حضوری و غیرحضوری به رفع نیازهای مختلف کسب‌وکارهای نوپا کمک کند. این نیازها شامل آموزش‌های حضوری و غیرحضوری، خدمات مالی و حقوقی، ارتباط با شرکت‌های بزرگ و جذب سرمایه است که یکی از راه‌های تامین مالی برای استارت‌آپ‌ها مدل تامین مالی جمعی بر پایه مشارکت است که کم‌کم به سویش پیش می‌روند.

مدیرعامل کارن‌کراد هدف ابتدایی کارن‌کراد را این‌طور توضیح می‌دهد: «اولین کاری که کارن‌کراد کرد این بود که سعی کرد مستقل از فرایند قانونی که بورس و فرابورس یا هر نهاد دیگری وضع کند، در اکوسیستم فعلی بستری ایجاد کند که ارتباط بین سرمایه‌گذارهای حرفه‌ای‌تر با استارت‌آپ‌ها و شرکت‌هایی که نیاز به جذب سرمایه دارند را برقرار کند. این اتفاقا مستلزم مجوزی از جای خاصی نیست و همان کاری است که ما در شتاب‌دهنده‌ها، صندوق‌های سرمایه‌گذاری و… انجام می‌دهیم، اما چیزی که دنبالش هستیم و به سمتش می‌رویم این است که کراودفاندینگ هم یکی از ابزارهایی باشد که به‌وسیله آن برای یک استارت‌آپ بتوانیم سرمایه‌گذار پیدا کنیم. یعنی سعی کردیم در این چند وقت خودمان را به‌عنوان تامین مالی جمعی جا بیندازیم که بتوانیم در پیش رفتن بیشتر بخش مشارکت کراودفاندینگ موفق‌تر عمل کنیم.»

عمیدی معتقد است که در حوزه مشارکت کراودفاندینگ، شرکت سرمایه‌گذار حرفه‌ای به‌عنوان وی‌سی یا شتاب‌دهنده باید حضور داشته باشد تا مردم بتوانند فالوئرهای آنها باشند. چون مردمی که دوست دارند در این حوزه سرمایه‌گذاری کنند با اعتماد بر سابقه شرکت‌های سرمایه‌گذاری و خروجی‌های موفق آنها علاقه پیدا می‌کنند در کنار شرکت‌های بزرگ‌تر شروع به سرمایه‌گذاری کنند؛ به همین دلیل هم آنها به سراغ شرکت‌های سرمایه‌گذاری رفتند و در حال حاضر هم با حدود ۱۴۰ شرکت سرمایه‌گذاری در حال همکاری هستند.

ریسک‌ها و تنش‌های موجود در کراودفاندینگ
از دیگر مسائلی که در حوزه کراودفاندینگ وجود دارد یکی بحث فیلترینگ است و دیگری حضور افراد مشهور و معروفی که در برخی مواقع، مانند زلزله کرمانشاه، دست به کار می‌شوند و از طریق شبکه‌های اجتماعی پولی برای نیازمندان جمع می‌کنند، به همین دلیل این سوال برایمان پیش آمد که بخش‌های دیگری مانند دادستانی یا پلیس فتا چقدر می‌توانند در این حوزه ورود پیدا کنند و اینکه آیا تا به حال مشکل جدی در این بخش پیش آمده یا نه. نظام‌دوست در پاسخ به این سوال بلافاصله به مورد پدیده شاندیز اشاره می‌کند که به‌نوعی کراودفاندینگی از نوع مشارکت انجام می‌داد و سهام خودش را، البته بدون هیچ رگولاتوری و چارچوب مشخصی در دفترش به مردم عرضه کرد.

او برای شفاف‌تر شدن موضوع توضیح می‌دهد: «در حوزه سرمایه‌گذاری، جریان پول به سمت کسب‌وکار و متولی آن، بر اساس قانون بازار اوراق بهادار مصوب ۱۳۸۴، سازمان بورس و اوراق بهادار است. اگر در پلتفرم و محیط مقرراتی که سازمان بورس مقرر کرده است، فعالیت کند، تمام مسائل مربوط به داوری و تخلفاتش نیز در همان سازمان بورس انجام می‌شود. ما هیات داوری داریم که تشخیص می‌دهند آیا تخلفی صورت گرفته یا نه. حتی رای این هیات داوری را دادگاه بیرونی هم قبول دارد و از طریق قوه قضائیه و دادستان و نیروی انتظامی تایید شده است.

مگر اینکه مشکلی از خود سازمان بورس به مراجع بالاتر ارجاع داده شود که معمولا دیگر شامل حال بحث‌های اقتصاد مالی نیست و موضوعات بزرگ‌تری را دربر می‌گیرد. نمونه پدیده شاندیز هم به همین طریق بوده و بعد از اینکه سهامش را عرضه کرده، به مشکلی خارج از فضای مالی و بازار سرمایه کشور برخورد کرده و هزاران سرمایه‌گذار خرد متضرر شده‌اند، اکنون نتیجه آن است که در بازار سرمایه به‌صورت شفاف این مشکل حل شود. سلبریتی‌ها و افراد شناخته‌شده و برنامه‌سازان و افراد دیگر هم در این حوزه شامل حال همان فالوئرهایی می‌شوند که آقای عمیدی به آنها اشاره کرد که می‌توانند از طریق پلتفرم‌هایی که مقررات شامل حال‌شان می‌شود، فعالیت داشته باشند. باید بگویم که در این فضا هیچ مشکلی برای فعالیت افراد و شرکت‌ها وجود ندارد.»

محمدی در پاسخ به این سوال می‌گوید: «چهار مدل کراودفاندینگ فضاهای متفاوتی دارند. در مدل وام، با توجه به اینکه ریسک بر عهده سرمایه‌گذار بوده و احتمال از بین رفتن سرمایه وجود دارد، پس احتمال اینکه تخلف‌ها و شکایت‌هایی در این حوزه وجود داشته باشد، بسیار زیاد است. به همین دلیل هم بانک مرکزی تاکنون در ورود به این حوزه مقاومت کرده است. در حوزه مشارکت، با توجه به وجود دستورالعمل تصویب‌شده شورای عالی بورس، در حال حاضر فضا تا حد بسیار خوبی شفاف و تعریف شده است؛ در نتیجه می‌توان انتظار داشت که در این حوزه مسائل و مشکلات کمی را شاهد باشیم. مدل پاداش هم تاکنون در کشور توجه چندانی به آن نشده و دغدغه‌ای فعلا در خصوص آن وجود ندارد. در مدل اهدا، با وجود اینکه به نظر می‌رسد با فضای روشن و تعریف‌شده و بالغی سروکار داشته باشیم، ولی می‌تواند کاملا تنش‌زا باشد.»

از مدل اهدا می‌توان برای اهداف خیریه یا غیرخیریه جهت تامین مالی برای افراد حقیقی یا حقوقی استفاده کرد. با توجه به ابهاماتی که در مدل تامین مالی غیرخیریه برای افراد حقیقی وجود دارد، به‌صورت نانوشته، توصیه می‌شود که پلتفرم‌ها چندان وارد این فضا نشوند. در خصوص تامین مالی برای اهداف خیریه هم چون از احساسات جامعه بهره برده می‌شود، پس اگر واقعا تامین مالی برای هدف خیر نباشد یا وجوه جمع‌آوری‌شده به‌درستی مورد استفاده قرار نگیرد، نهاد قضایی می‌تواند به‌دلیل سوء‌استفاده از احساسات جامعه وارد عمل شود. در نتیجه یا پلتفرم باید قادر و مجاز به اعتبارسنجی پروژه‌های خیریه باشد، یا تامین مالی را فقط برای پروژه‌های تعریف‌شده توسط موسسات خیریه رسمی انجام دهد.

محمدی در توضیح اینکه چه راهکاری برای جلوگیری از هرگونه مشکل و دردسر برای پلتفرمش در نظر گرفته، می‌گوید: «ما در مهربانه برای اینکه دچار این مشکلات نشویم، خودمان یک موسسه خیریه تاسیس کرده‌ایم، در نتیجه می‌توانیم پروژه‌های خیریه را با هر شکل و سیاقی مطابق با اهداف و شیوه‌ اجرای ذکرشده در اساسنامه‌مان تعریف کنیم و مشکلی هم برایمان پیش نیاید. اما سایر دوستان ما که در حوزه اهدا کار می‌کنند، چون مجوز موسسه خیریه ندارند، ‌بعضا دچار مشکلاتی شده‌اند. هرچند ما انتظار داشتیم با آمدن این دستورالعمل این فضا کمی گسترش پیدا کند، اما متاسفانه از چارچوب دستورالعمل به کل کنار گذاشته شد.»

نظام‌دوست هم در پاسخ به صحبت‌های محمدی توضیح می‌دهد؛ از آنجایی که مدل مشارکت نزدیک‌ترین مدل بورسی به حساب می‌آید، فعلا رگولاتوری و تنظیم مقررات این مدل را به‌عنوان گام اول در نظر گرفتند و قطعا تلاش می‌شود تا مدل‌های دیگر هم به دستورالعمل برگردد.

چکش‌کاری‌های مورد نیاز
سال گذشته که تازه بحث رگولاتوری در حوزه کراودفاندینگ مطرح شد، خیلی‌ها موافق این کار نبودند و معتقد بودند که این کار با نوعی نگاه قیم‌مآبانه همراه است که موجب دخالت رگولاتور و محدود کردن فضای فعالیت کسب‌وکارها می‌شود. هرچند آن موقع هنوز دستورالعمل و قانون و مجوزی وجود نداشت که بخواهیم ببینیم نگاه قیم‌مآبانه‌ای که از آن صحبت می‌شد، چقدر صحت دارد، اما حالا که به هرحال دستورالعملی در این حوزه به تصویب رسیده و در حال انجام مراحل پیاده‌سازی‌اش است، شاید زمان مناسبی باشد که نظر محمدی و عمیدی به‌عنوان نماینده کسب‌وکارهای فعال در زمینه کراودفاندینگ را بپرسیم.

هر دو نفر از ساختار کلی که در این حوزه شکل گرفته و به تصویب رسیده، رضایت دارند و به نظرشان اتفاق خوبی است، اما هر دو متفق‌القول هستند که این دستورالعمل بدون شک به یکسری چکش‌کاری نیاز دارد. عمیدی در این‌باره می‌گوید: «به‌صورت کلی در یکسری از قسمت‌ها مشکل جدی وجود دارد و ما منتظریم که این دستورالعمل وارد اجرا شود تا اصلاحش کنیم. چون خود ما هم می‌دانیم چیزی که در حال حاضر از آن به‌عنوان یک دستورالعمل یاد می‌کنند، مشکل و کم و کاستی دارد. یکسری ساختار کلی نوشته شده که در کل خوب است و کمک می‌کند به اینکه مردم اعتماد کنند، ولی صددرصد یکسری چکش‌کاری‌ها و اصلاحات مورد نیاز است که لزوم شکل‌گیری کراودفاندینگ‌ها در مدل مشارکت تاثیر زیادی از این اصلاحات می‌پذیرد.»

محمدی با اشاره به طولانی بودن فرایندهای قانون‌گذاری در کشور از وی‌سی‌ها مثال می‌زند که از زمان حضورشان در کشور تا زمانی که دستورالعمل مربوط به سازوکار آنها اجرا شود، چیزی حدود ۱۰ تا ۱۲ سال طول کشید.

او با اشاره به اینکه فرایند اقدام برای تهیه پیش‌نویس دستورالعمل این حوزه تا تصویب آن یکی از سریع‌ترین فرایندهای قانون‌گذاری در کشور بوده، می‌گوید: «از لحظه‌ای که بحث‌های تنظیم‌گری کراودفاندینگ مطرح و اولین جلسات تشکیل شد تا زمانی که این دستورالعمل تصویب شد، فکر کنم دو سال و نیم طول کشید که تقریبا یکی از سریع‌ترین نمونه‌های تهیه دستورالعمل و مجوز در کشور ما بوده است. البته این زمان برای تنظیم‌گری فضای کسب‌وکارهای نوین کماکان بسیار طولانی است، ولی به نسبت نمونه‌های مشابه داخلی بسیار مناسب بوده است.

فراموش نکنیم که تامین مالی جمعی با بسیاری از مدل‌ها و فضاهای سنتی تفاوت‌های ماهوی داشته و موانع ذهنی بسیاری در پذیرش این شیوه وجود داشت و ما چندین ماه وقت صرف کردیم تا این موانع را برای شروع هم‌فکری‌ها در تدوین دستورالعمل کنار بگذاریم. بنابراین هیچ‌کدام ما نمی‌گوییم دستورالعملی که تهیه شده، دستورالعمل بهینه‌ای است، اما اینکه در آن فضای فکری و در زمان چنین کوتاهی تایید چنین دستورالعملی گرفته شود، واقعا شاهکار است.»

عمیدی و محمدی به دستورالعمل فرابورس خوش‌بین‌اند و امیدوارند مشکلات و کم‌وکاستی‌هایی که در این دستورالعمل وجود دارد به‌مرور برطرف شود. این دو معتقدند اگر این کم‌وکاستی‌ها به‌خوبی کنترل یا برطرف نشود، می‌تواند حتی این شیوه تامین مالی در کشور را هم نابود کند. با توجه به این اعتقاد فعالان کراودفاندینگ از نظام‌دوست می‌پرسیم که به نظرش این دستورالعمل چقدر انعطاف‌پذیر است که بشود بعدا آن را چکش‌کاری کرد و چقدر طول می‌کشد تا تمام مراحلش عملیاتی شود.

نظام‌دوست هم با اشاره به اینکه سعی می‌کنند تا در اولین زمان ممکن کارهای مربوط به پذیرش پلتفرم‌ها را انجام دهند، می‌گوید: «در مورد اینکه این دستورالعمل به سمت بهینه‌شدن و اصلاحات برود، باید ببینیم که طی یک سال آینده این دستورالعمل چطور کار کرده و چه فیدبک‌هایی گرفتیم و کدام مواردش مشکل‌ساز بوده است. شروع و زمان اولیه این دستورالعمل که سپری شود، باگ‌ها و قسمت‌های مشکل‌ساز آن هم خودشان را نشان می‌دهند و تلاش می‌کنیم آنها را بهینه کنیم؛ اما نمی‌توانم زمان به‌خصوصی را برای ارائه مجوز به پلتفرم‌ها اعلام کنم.»

نظام‌دوست در ادامه صحبت‌هایش به این مورد هم اشاره می‌کند که ترجیح‌شان بر این است تا زمانی که به پایلوت این دستورالعمل در حوزه مشارکت فکر می‌کنند، تمرکزشان را روی مدل‌های دیگر قرار ندهند.

کسب‌وکارهای رو به افول
به‌عنوان سوال آخر، بحث کسب‌وکارهایی را مطرح می‌کنیم که آنها هم در حوزه کراودفاندینگ مشغول به کار بودند، اما پس از مدتی از ادامه فعالیت دست کشیدند یا تمرکزشان را روی یک حوزه محدود و بسیار ابتدایی قرار دادند و می‌خواهیم بدانیم دلیل چنین اتفاقی چیست.

محمدی هم با اشاره به اینکه اگر استارت‌آپی نتواند هزینه‌هایش را تامین کند، یا سرمایه مورد نیازش را از سرمایه‌گذار به دست آورد، منطقی‌ترین کار این است که دیگر ادامه ندهد، می‌گوید: «شما زمانی که یک پلتفرم راه‌اندازی می‌کنید، هم نیاز به تعداد زیادی پروژه دارید که وارد پلتفرم شما بشوند و هم کسانی که از پروژه‌ها حمایت کنند. در نتیجه هزینه‌های اجرای این فرایندها بسیار بالاتر از کسب‌وکارهای غیرپلتفرمی است و شما نیاز به تامین سرمایه‌ پیدا می‌کنید. اگر سرمایه‌گذاری بخواهد ورود کند مایل است ریسک کاری که می‌کند پایین باشد؛ اما چیزی که هنوز مجوز ندارد، شرایط ادامه فعالیتش مشخص نیست و نقطه سربه‌سری بالایی نیز دارد، چه کسی تمایل پیدا می‌کند روی آن سرمایه‌گذاری کند؟

پس ما با مفهومی سروکار داریم که سرمایه‌گذاری بالا می‌خواهد و از طرفی هیچ امنیت سرمایه‌گذاری هم ندارد. در نبود سرمایه‌گذار و عدم امکان تامین هزینه‌ها برای مدت طولانی، بیشتر کسب‌وکارها به این نتیجه می‌رسند که باید زودتر از این جریان خارج شوند. اگر استارت‌آپ بتواند خودش هزینه‌هایش را تامین کند و چشم‌انداز مطلوبی را در فاصله نه‌چندان دور ببیند، ممکن است منتظر بماند تا ببیند در آینده چه پیش می‌آید. طبیعی است اگر کار و شغل اصلی یک تیم، کراودفاندینگ نباشد و به‌عنوان یک کار جانبی یا یک کار دلی به آن نگاه ‌کنند، احتمال انتخاب گزینه آخر بیشتر است. به‌عنوان مثال، مهربانه کسب‌وکار اصلی ما نیست و کار دلی ماست که هزینه‌های آن را از سایر فعالیت‌هایمان تامین می‌کنیم. البته مهربانه برای ما راهی برای یاد گرفتن بازی کراودفاندینگ و آزمون عملیاتی پلتفرم‌مان نیز بوده است که در صورت قانونمند کردن و تنظیم‌گری سایر مدل‌ها، بتوانیم ورود قدرتمندی به آن مدل‌ها نیز داشته باشیم.»

درباره این مطلب دیدگاهی بنویسید...

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *